سه همسفر

در این بلاگ مسیر پر تلاطم بزرگ شدن پسرمون رو درج میکنیم

سه همسفر

در این بلاگ مسیر پر تلاطم بزرگ شدن پسرمون رو درج میکنیم

ما یه خانواده سه نفره دانشجو هستیم در امریکا: یه زن و شوهر که بتازگی صاحب یه پسر کوچولوی دوست داشتنی شده ایم. خیلی دوست داریم قدری داستانهای سفر پر تلاطم بزرگ شدن پسرمون با دیگران به مشارکت بذاریم.

دو سال و ده ماهگی مرد کوچولوی ما

سه شنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۷، ۰۹:۰۹ ق.ظ

خیلی بزرگ شده

مردی شده

ادم باورش نمیشه داره سه سالش میشه

خیلی پیشرفت کرده

انگلیسیش دیگه کاملا طوری شده که هر چی دلش بخواد بفهمونه

بلا خیلی بانمکه

مثلا میگه مامان من یه کم دخترم اخه من ریش ندارم هنوز .. بزرگ بشم قد بابا بشم ریش در میارم بعد میرم با ریش تراش خودم میزنمشون

اخه نیم وجبی از کجا میدونه مثل مامانش نمیشه من موندم

اون روز بهش میگم فندق خوش گذشت.. میگه خوش گذشت یعنی چی.. میگم یعنی دوست داشتی خوشحال شدی.. میگه اهان فهمیدم یعنی شادی یعنی هپی شدم


خدایی ما سن این بودیم هر و از بر تشخیص نمیدادیم


یه سفر رفتیم هاوایی برگشتیم .. کلی شن بازی کرد و ورجه ورجه.. ولی تو پرواز پسر خیلی گلی بود بچه ام


الان که برگشتیم یه هفته ای برنامه خوابش بهم ریخت.. بعدشم که سرما خورد

الانم که بنظر چهار تا دندون اسیاش داره با هم در میاد


ایشاا.. راحت در بیان این دندون اخری ها .. بچه ام شبها بی خواب میشه همش

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۵/۰۹
رویا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی