سه همسفر

در این بلاگ مسیر پر تلاطم بزرگ شدن پسرمون رو درج میکنیم

سه همسفر

در این بلاگ مسیر پر تلاطم بزرگ شدن پسرمون رو درج میکنیم

ما یه خانواده سه نفره دانشجو هستیم در امریکا: یه زن و شوهر که بتازگی صاحب یه پسر کوچولوی دوست داشتنی شده ایم. خیلی دوست داریم قدری داستانهای سفر پر تلاطم بزرگ شدن پسرمون با دیگران به مشارکت بذاریم.

۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۵ ثبت شده است

پسر کوچولومون مردی شده واسه خودش..

از دستش کلی میخندیم این روزا.. گیر مسقاکه (مسواک) .. همش میگیره دستش از مسواک باباش هم بیشتر خوشش میاد

شککش (چکش) هم میگیره دستکش هی میچرخه گیرش هم بیاد میزنه داغون میکنه همه جا رو

میره تو تخت هی بالا پایین میپره واسه خودش دالی بازی میکنه پیک بو میکنه .. بچای اینکه دستشو بذاره رو یه چشمم میذاره کنار گوشش

سلوم گفتنش خیلی خنده داره با اون دندونهای موشی اش که انگار دارند بیشتر میشند

روز به روز داره پیشرفت میکنه. 

واقعا ادم تو کار دنیا میمونه ... چقدر عظمت هست تو افرینش انسان

دوستت داریم کوچولو

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۵ ، ۰۷:۵۵
رویا

بالاخره جرات کردیم با گل پسر بریم یه کنفرانس اورلاندو اونهم فردای ولنتاین. گل پسر عالی بود. خدایی خیلی بهتر از تصور. مامان گل پسر مریض شد و بدترین فرد سفر بود. گل پسر کلی تغییرات عالی ترم کرد. مثلا رو استرولر بهتر می نشست. ددری شد. صبح کم زود از خواب بیدار میشد زودترم شد چون جاش عوض شده بود. برگشت خیلی سخت بود کلی همه خسته شدیم. کلی روز گذشته ولی هنوز خستگی اش نمیره از تنمون. مهم اینه که ما بالاخره توانستیم! :)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۵ ، ۱۹:۳۶
رویا

بعد از اینهمه مدت جرات کردیم یه سفر هوایی بریم با بچه

انصافا بچه خیلی همکاری کرد و مامان بچه کلی مشکلات و مریضی داشت. نا ندارم تایپ کنم ..

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۵ ، ۰۹:۱۸
رویا