سه همسفر

در این بلاگ مسیر پر تلاطم بزرگ شدن پسرمون رو درج میکنیم

سه همسفر

در این بلاگ مسیر پر تلاطم بزرگ شدن پسرمون رو درج میکنیم

ما یه خانواده سه نفره دانشجو هستیم در امریکا: یه زن و شوهر که بتازگی صاحب یه پسر کوچولوی دوست داشتنی شده ایم. خیلی دوست داریم قدری داستانهای سفر پر تلاطم بزرگ شدن پسرمون با دیگران به مشارکت بذاریم.

۸ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

خیلی پسرم بچه گلیه! خودش چرتهاشو انجام میده خودش شب 12 ساعت میخوابه.. من چون میخوام شیرم خشک نشه یکبار سر شب قبل خواب میدوشم و یک بار هم 4.5 هنوز تو خواب بهش شیر میدم. ساعات 12-4 صبح هورمونهای بدن در بالاترین سطحشون قرار دارند و اگه شیر ندید بنظرم احتمال کم شدن شیرتون زیاده. غیر این حسن ترغیب میشه بچه تا خود صبح بخوابه و با گریه گشنگی اول صبح رو شروع نکنید. انشاا.. پاییز بیاد و روزها کوتاه شن و بچه بزرگتر این شیر رو به صبح کم کم انتقال میدم فعلا پسرم به نور صبح حساسه دیرتر شیر بدم بیدار میشه بازی میکنه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۵ ، ۲۰:۱۹
رویا

خیلی متاسفم برای محصولات امریکایی!! ارد برنج گرفتم از گلوبال مارکت بدون توجه دادم بچه خورده دو روزه دماغش گرفته و نق نقو شده.. رفتم روشو میخونم نوشته محصول امریکا ممکن است همه الرژنها مثل شیر و سویا رو داشته باشه.. اخه چرا منافع اقتصادی رو اینقدر الویت میدید؟ 

نتیجه : من تا جایی که بشه محصولات غذایی امریکایی پروسس شده نمیخرم شده ارد برنجش رو!!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۵ ، ۲۰:۱۵
رویا

انشاا.. اگه خدا بخواد بنظر میاد پسر من چیزی نمونده که چرتهاشم خودش مدیریت کنه. امروز نق زد ولی بالاخره خودش خوابید. باورمون نمیشه که شده! 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۵ ، ۲۰:۰۰
رویا

پسرم یکشنبه برای اولین بالاخره گفت مامان.. الان دیگه کاملا با منظور میگه مامان و صدام میکنه. حسه جالبیه.. به باباش میگم چطور اینهمه مدت میگفت بابا حس نمیکردی کاری باهات داره اخه هر وقت میگه ماما فک میکنم باهام کار داره حتما باید یه کاری انجام بدم. داره بزرک میشه وروجک.. رفتم برای کار ماشین راهنمایی رانندگی با همه افراد تو صف بازی کرده و سرشون تکون داده بای بای کردیه بهشون خندیده.. کلا ملت رو سرگرم کرد و به خنده وادار کرد. راستی امروز به کمک کوسن و بالش رفت رو مبل .. داره بزرگ میشه باورم نمیشه..


چه روزیه امروز.. از بیزنس اسکول زنگ زدند و پیشنهاد تدریس بهم دادن.. اصلا باورم نمیشد یروز بیزنس اسکول درس بدم! خدا چقدر بزرگه.. ادم رو به چه سوها و جهاتی میبره که روحشم خبر نداره.. خدا جون ممنونم که تحویلم گرفتی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۵ ، ۰۸:۲۶
رویا

پسرم دیشب با هر سختی ای بود خودش خوابید. ساعت دوازده و نیم بازهم بیدار شد ولی بسختی تو اتاق خودش بخواب رفت. ساعت 5 صبح بیدار شدم! باورم نمیشد که یکسره 4 و نیم ساعت خوابیدم بدون شیر خواستن.. رفتم بالا سرش خواب بود. خودم دلم نیومد تو خواب شیرش دادم. ایشاا.. روزهای دیگه هم همینطور پیش بره... با پدرش هنوز تو بهتیم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۵ ، ۰۱:۵۹
رویا

من خیلی وقته با حلوا ارده هم شک دارم. بالاخره تو وقت گذاشتم ته توی مواد سازنده این حلوا ارده ای که میخورم رو هم در اوردم. از مواد تشکیل دهنده اش امولسیفایر ای 471 هست. تو اینترنت پیدا کردم این ماده از روغن سویا گرفته میشه! بنظرم میاد که هر وقت خرابش میشم و زیاد میخورم پسرم اذیت میشه. امروز باز پسرم بالا اورد. بالا اوردن یعنی سویا! سکسکه هم یعنی سویا برای من.. بداخلاقم میشه این موقعها..

خدایا این امریکایی ها از جون سویا چی میخوان. حلوا ارده هم حداقل با این مارک فعلی از سبد کالایی من حذف شد. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۵ ، ۰۱:۵۴
رویا

بنظر حساسیت به سویا هنوز بقوت خودش باقیه. یه روز غذای نذری خوردم شبش بیچارمون کرد از بس بخودش پیچید و ناله کرد. ماست میخورم یه روز در میون. شکر خدا مشکلی ندیدیم در این مورد. خدا بخواد ماست داره به سفره غذاییم برمیگرده. 

بخود پسرم هم بالاخره سریال یا همون سرلاک ایرانی دادیم و شکر خدا با لذت خورد و به غذاهاش اضافه شد. 

الان به پسرم برنج و گوشت و سبزی و میوه جات بدون مشکل میدیم شکر خدا. بنظر با سیب زمینی خیلی راحت نیست که فعلا حذفه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۵ ، ۰۹:۳۴
رویا

نه ماهگی خیلی خوبه.. پسرمون خیلی پیشرفت کرده.. الان تقریبا همه حالتی غیر راه رفتن رو میتونه انجام بده: وایستاده به نشسته .. نشسته به خزیدن و برعکس. غلت و همه چی کلا.. یهو بزرگ شده.. خودش گاهی تا یه ربع بازی میکنه بدون اینکه کاری به ما داشته باشه و تماشاش خیلی بامزه است. "داره بزرگ میشه" این جمله ایه که هر شب با باباش به هم میگیم.

البته در کنار اینهمه بامزگی مشکل شب بیدار شدن های زیادش هم هست. عملا گاهی از شبها اصلا نمیخوابه و پا میشه میشینه. انگار خیلی خوشجاله ازین کارهاش.. به همون نسبت هم چرتهای در طول روزش سختتر شده. دیگه الان کاملا دو چرته شده ولی بزور میخوابونیمش. کلی درد سر داریم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۵ ، ۰۹:۲۹
رویا