سه همسفر

در این بلاگ مسیر پر تلاطم بزرگ شدن پسرمون رو درج میکنیم

سه همسفر

در این بلاگ مسیر پر تلاطم بزرگ شدن پسرمون رو درج میکنیم

ما یه خانواده سه نفره دانشجو هستیم در امریکا: یه زن و شوهر که بتازگی صاحب یه پسر کوچولوی دوست داشتنی شده ایم. خیلی دوست داریم قدری داستانهای سفر پر تلاطم بزرگ شدن پسرمون با دیگران به مشارکت بذاریم.

اولین روز مهد

دوشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۳۵ ب.ظ

فندقمونو بردیم مهد.. من ندیدم گریه کنه. گفتند گریه نکرده. انگار خیلی بهتر از تصورمون پیش رفت. خدا رو شکر! خدا رو شکر! یخرده ارومترم ولی هنوز انگار دارند تو دلم رخت میشورند که این چه کاریه اخه. مربیش اصرار داره بذار ظهر بمونه من نذاشتم. حالا بازهم باید فکر کنیم. بنظرمون کل روز زیاده براش. تا ببینیم خدا چی میخواد برامون.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۵/۲۳
رویا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی